حدود 9 نتیجه (0.8) ثانیه پخش همه دارای پیشواز
زبان
نتایج فارسی نمایش داده شود

کد همراه اول : 35272

Safaye Bahar - Jamshid Najafi

متن این موزیک موجود نیست شما می توانید با ثبت متن موزیک این اثر از طریق وب سایت صدایاب به گسترش سایت ارسال متن این اثر لطفا اینجا کلیک نمایید. توجه داشته باشید متن ها بعد از تایید مدیران نمایش داده خواهد شد

Fasle Bahar ft. Saeid Shahrouz & Morteza Pashaei & Mehdi Yarahi - Reza Sadeghi

بارون دانه دانه سر ازدن رو خانه فصل بهار نزدیکه گلی زده جوانه بندر و خاک پاکش مردم سینه چاکش مهربونی فراوان کوه گنو کنارش باران دانه دانه سر ازدن رو خانه فصل بهار نزدیکه گلی زده جوانه بندر و خاک پاکش مردم سینه چاکش مهربونی فراوان کوه گنو کنارش موا بگم بندر ما یه تکه از بهشته ای گپ مناگم به خدا رو خاکمون نوشته موا بگم بندر ما یه تکه از بهشته ای گپ مناگم به خدا رو خاکمون نوشته بندر خوبم در جنوبم بی تو مو هیچم حبابو و دودم طلایه دار هر چی صفایی هدیه پاکی از آن خدایی هدیه پاکی از آن خدایی موا بگم بندر ما یه تکه از بهشته ای گپ مناگم به خدا رو خاکمون نوشته موا بگم بندر ما یه تکه از بهشته ای گپ مناگم به خدا رو خاکمون نوشته

Shabe Barani - Iraj

امشب با باران ، همزاد تو ، نجوا ها دارم با یاد تو ای روح شبنم در گلزاران ، خوش بادت نم نم بر می خواران ای گیسویت شکن به شکن خوش ، وی از بویت هوای چمن خوش ای چون آبی بر آتش من خوش ، امشب در من جوانه بزن خوش با یاد تو در زیر باران ، جان می شویم از این غباران گر چه صفایی دارد عالم باران امشب ، بی تو حزین می بارد ابر بهاران امشب هوای دل را همه غم گرفته بی تو ، قسم به باران که دلم گرفته بی تو کشدم دل بر آتش ، آن خاطره ی خوش در صبح بهاران اون خاطره ی خوش در صبح بهاران من و با تو پریوش ، آن گشت و گذاران در نم نم باران آن گشت و گذاران در نم نم باران که گلی در باران چیدی ، به منش دادی ، خندیدی بسته بودم به رخ تو نظر ، زیر باران به دو دیده ی تر گفتم ای گل به صفای سحر ، گل نخندد ، تو نخندی اگر ای که به یادت باران ، قطره به قطره شب را کرده چراغانی می شود آیا امشب از سفرت برگردی ، ای که سفر کردی ز برم در شب بارانی ای که به یادت باران ، قطره به قطره شب را کرده چراغانی می شود آیا امشب از سفرت برگردی ، ای که سفر کردی ز برم در شب بارانی

Gole Sorkh - Iraj

گل فصله گل سرخ ، گل فصله گل سرخ تو میفشان گل رُز گل فصله گل سرخ ، گل فصله گل سرخ تو میفشان گل رُز غنچه ی نوشکفته ای ، نرگس نیم خفته ای نوروز نورسیده ای ، امید و نور دیده ای صفای نو بهاران ، گرمی عشق یاران صدای خوب باران ، تویی به روزگاران ای یار ، ای یار ، ای یار صنم عاشق ، عاشق ، عاشقت منم ای یار ، ای یار ، ای یار صنم عاشق ، عاشق ، عاشقت منم عمریه که چون شاخه شکستیم و نبستیم دلی از گردش هر لحظه نبود شبو روز حاصلی گلپارچه ی یار ز فریاد خرابه زندگی نوشته بر باد سرابه گذشتِ لحظه های مستی به شتابه گذشتِ عمر ما شکسته چون حبابه ای یار ، ای یار ، ای یار صنم عاشق ، عاشق ، عاشقت منم ای یار ، ای یار ، ای یار صنم عاشق ، عاشق ، عاشقت منم گل فصله گل سرخ ، گل فصله گل سرخ تو میفشان گل رُز گل فصله گل سرخ ، گل فصله گل سرخ تو میفشان گل رُز غنچه ی نوشکفته ای ، نرگس نیم خفته ای نوروز نورسیده ای ، امید و نور دیده ای صفای نو بهاران ، گرمی عشق یاران صدای خوب باران ، تویی به روزگاران ای یار ، ای یار ، ای یار صنم عاشق ، عاشق ، عاشقت منم ای یار ، ای یار ، ای یار صنم عاشق ، عاشق ، عاشقت منم ای یار ، ای یار ، ای یار صنم عاشق ، عاشق ، عاشقت منم ای یار ، ای یار ، ای یار صنم عاشق ، عاشق ، عاشقت منم

Tasnif Khamoushaneh - Mohammad Motamedi

شهر خاموش من آن روح بهارانت کو؟ شور و شیدایی انبوه هزارانت کو؟ می خزد در رگ هر برگ تو خوناب خزان نکهت صبحدم و بوی بهارانت کو؟ کوی و بازار تو میدان سپاه دشمن شیهه‌ی اسب و هیاهوی سوارانت کو؟ زیر سرنیزه‌ی تاتار چه حالی داری؟ دلِ پولادوش شیر شکارانت کو؟ سوت و کور است شب و میکده‌ها خاموش‌اند نعره و عربده‌ی باده گسارانت کو؟ چهره‌ها درهم و دل‌ها همه بیگانه ز هم روز پیوند و صفای دل یارانت کو؟ آسمانت همه جا سقف یکی زندان است روشنای سحر این شب تارانت کو؟ شهر خاموش من - سروده شفیعی کدکنی

Baroone Daneh Daneh - Reza Sadeghi

بارون دانه دانه سر ازدن رو خانه فصل بهار نزدیکه گلی زده جوانه بندر و خاک پاکش مردم سینه چاکش مهربونی فراوان کوه گنو کنارش باران دانه دانه سر ازدن رو خانه فصل بهار نزدیکه گلی زده جوانه بندر و خاک پاکش مردم سینه چاکش مهربونی فراوان کوه گنو کنارش موا بگم بندر ما یه تکه از بهشته ای گپ مناگم به خدا رو خاکمون نوشته موا بگم بندر ما یه تکه از بهشته ای گپ مناگم به خدا رو خاکمون نوشته بندر خوبم در جنوبم بی تو مو هیچم حبابو و دودم طلایه دار هر چی صفایی هدیه پاکی از آن خدایی هدیه پاکی از آن خدایی موا بگم بندر ما یه تکه از بهشته ای گپ مناگم به خدا رو خاکمون نوشته موا بگم بندر ما یه تکه از بهشته ای گپ مناگم به خدا رو خاکمون نوشته

Barane Daneh Daneh - Reza Sadeghi

بارون دانه دانه سر ازدن رو خانه فصل بهار نزدیکه گلی زده جوانه بندر و خاک پاکش مردم سینه چاکش مهربونی فراوان کوه گنو کنارش باران دانه دانه سر ازدن رو خانه فصل بهار نزدیکه گلی زده جوانه بندر و خاک پاکش مردم سینه چاکش مهربونی فراوان کوه گنو کنارش موا بگم بندر ما یه تکه از بهشته ای گپ مناگم به خدا رو خاکمون نوشته موا بگم بندر ما یه تکه از بهشته ای گپ مناگم به خدا رو خاکمون نوشته بندر خوبم در جنوبم بی تو مو هیچم حبابو و دودم طلایه دار هر چی صفایی هدیه پاکی از آن خدایی هدیه پاکی از آن خدایی موا بگم بندر ما یه تکه از بهشته ای گپ مناگم به خدا رو خاکمون نوشته موا بگم بندر ما یه تکه از بهشته ای گپ مناگم به خدا رو خاکمون نوشته

Bi Kaso Kaar - Hojjat Dorvali

بی کس و کاری و این توی جمله جا نمیشه سعی بیخودی نکن دلت سر به راه نمیشه مثل تو زبون نفهم صد تا یکی پیدا میشه این دلو آروم نبینش بدجوری آتیشه گفتی بهار من میشی بلای جون من شدی آتیش به زندگیم زدی سارق ایمونم شدی برو دیگه نبینمت که دیگه ما حال نداریم قربونت برم خدا تو هیچی ما شانس نداریم گفتی میسازی برام زندگی مجللی آخ که چه صفایی داشت روزگار مجردی صد تا دل پیدا میشد تمومشو قال میزدیم بی خیال درس و مشق به سیم آخر میزدیم کاش از اول میدونستم که تو دو دره بازی من ساده رو بگو واسه تو رفتم سربازی خدا بت هیچی نداده جز یه قلب آهنی جلو آینه میخ نشو به خدا زشت عالمی حیف من که بیخودی به پای تو هدر شدم کجا رفت اون همه مو ببین چجور کچل شدم خودمو میکشتم و جلب نمیشد توجهت کاشکی مهریت نمیشد سال تولدت گفتی میسازی برام زندگی مجللی آخ که چه صفایی داشت روزگار مجردی صد تا دل پیدا میشد تمومشو قال میزدیم بی خیال درس و مشق به سیم آخر میزدیم

کد همراه اول : 75126

Naghmeh Gare Eshgh - Alireza Eftekhari

ای از تو چراغ دیده روشن ای در تو صفای باغ و گلشن تو جلوه مهر عالم افروز آن شمع خموش درگهت من ای چشم و چراغ آشنایی ای مظهر قدرت خدایی چون ماه نهفته در پس ابر رخساره به ما نمی نمایی تو صبح بهار شادی انگیز من همچو غروب سرد پاییز من جام تهی ز شور مستی تو ساغری از نشاط لبریز ای نغمه گر عشق بردی تو ز هوشم آواز تو گردید آویزه گوشم آورده می نوشت در جوش و خروشم خمخانه هستی را بنهاده به دوشم هر جا که گلی به خنده بشکفت با من سخن از رخ تو می گفت چون چشم ستاره تا سحرگاه با یاد تو چشم من نمی خفت